وقتی که پا به خیابان گذاشت، تمام مردها دست از کار کشیدند و مشغول چشمچرانی شدند. درست است، در مورد بانوی جنسی صحبت میکنم. بانوی جنسی مسیر هر روزش را در پیش گرفت و سعی کرد حتیالامکان مورد مالاندن مردی قرار نگیرد. ولی از بخت بد آن روز اول هفته بود و پیادهروها از شدت شلوغی جایی برای عبور بیدردسر یک بانوی جنسی نداشتند. این بود که بانوی جنسی ترجیح داد خودش را معذب نکند و اگر موردی پیش آمد، با آغوش باز پذیرا شود.
شب که به خانه برگشت، کسی منتظرش نبود. آرام از پلهها به سمت اتاق زیرشیروانی بالا رفت. بانوی جنسی داستان ما در یک اتاق زیرشیروانی زندگی میکرد. تمام اتفاقات آن روز را از نظر گذراند. وقتی حس کرد از نظر جنسی تحریک شده است، خودارضایی مفصلی کرد و به رختخوابی که از کاه ساخته شده بود رفت. فردا هم روز بانوی جنسی ما بود.
پایان
توضیح مدیر وبلاگ (فریبرز): این داستان ترجمهای از داستان sexy lady است که به نوعی مانیفست داستانهای ناجور غربی شناخته میشود. بد نیست به تفاوتها و شباهتهای جامعهی جنسی غرب با جامعهی جنسی خودمان در این داستان توجه کنید.
شب که به خانه برگشت، کسی منتظرش نبود. آرام از پلهها به سمت اتاق زیرشیروانی بالا رفت. بانوی جنسی داستان ما در یک اتاق زیرشیروانی زندگی میکرد. تمام اتفاقات آن روز را از نظر گذراند. وقتی حس کرد از نظر جنسی تحریک شده است، خودارضایی مفصلی کرد و به رختخوابی که از کاه ساخته شده بود رفت. فردا هم روز بانوی جنسی ما بود.
پایان
توضیح مدیر وبلاگ (فریبرز): این داستان ترجمهای از داستان sexy lady است که به نوعی مانیفست داستانهای ناجور غربی شناخته میشود. بد نیست به تفاوتها و شباهتهای جامعهی جنسی غرب با جامعهی جنسی خودمان در این داستان توجه کنید.
1 comment:
مثل همیشه عالی
Post a Comment