نیست در عالم بساط خوشدلی
پس اگر شهوت نداری غافلی
از تن خوشپیکران خوش کام گیر
زانکه جز شهوت نباشد حاصلی
انّما الشََهواتُ مِفتاحُ الفَلاحِ
بحر شهوت را نباشد ساحلی
غرق باید شد در این بحر ای پسر
تا که بر ساحل نشستی جاهلی
توضیح مدیر وبلاگ (فریبرز): پیکرنامه سرودهی بساطی سمرقندی از منظومههای کلاسیک سکسوالیتهمحور ادبیات ماست که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سبک سهل و ممتنع آن بعدها مورد توجه شعرای دیگری قرار گرفت و در منظومهی حدود الآلة که اوج قلهی ادبیات ناجورست، به شکوفایی رسید.
پس اگر شهوت نداری غافلی
از تن خوشپیکران خوش کام گیر
زانکه جز شهوت نباشد حاصلی
انّما الشََهواتُ مِفتاحُ الفَلاحِ
بحر شهوت را نباشد ساحلی
غرق باید شد در این بحر ای پسر
تا که بر ساحل نشستی جاهلی
توضیح مدیر وبلاگ (فریبرز): پیکرنامه سرودهی بساطی سمرقندی از منظومههای کلاسیک سکسوالیتهمحور ادبیات ماست که متأسفانه کمتر مورد توجه قرار گرفته است. سبک سهل و ممتنع آن بعدها مورد توجه شعرای دیگری قرار گرفت و در منظومهی حدود الآلة که اوج قلهی ادبیات ناجورست، به شکوفایی رسید.
2 comments:
سلام، من یه ماجرایی دربارهی بساطی سمرقندی شنیدم که میخوام ببینم حقیقت داره یا نه:
شنیدم زمان حملهی مغول به ایران همهجا رو دنبال بساطی سمرقندی میگردن، ولی پیداشن نمیکنن، بعد به کتابخانهی بخارا میرن و تمام اشعار بساطی رو میسوزونن (به خاطر مشکلی که چنگیزخان با سکسوالیته داشته، بعضی از مورخها نظیر سامانیساسانی عقیده دارن چنگیزخان از آلت بیبهره بوده، یا اگرم بهرهمند بوده به مقدار ناچیز)، هیچکس دیگه بساطی رو نمیبینه، میگن فقط چند تا بیت از بساطی باقی مونده ...
از آقای فریبرز تقاضای این دارم که در مورد یک خاطره ی فتیش بنویسد.
ممنون
Post a Comment