Tuesday, November 9, 2010

نقد ترجمه‌ی بانوی جنسی - سه

توضیح مدیر وبلاگ (فریبرز): متن زیر جوابیه‌ی شهروز بر نقد نریمان در مورد ترجمه‌ی داستان بانوی جنسی است.

رشته‌ای بر آلتم افکنده دوست
می‌برد هرجا که خاطرخواه اوست

فریبرز عزیز سلام؛
تو را مخاطب قرار می‌دهم، چرا که ظاهراً جز خودت کسی نمی‌داند در این پایگاه دنبال چه چیزی می‌گردد و عده‌ای که داعیه‌ی حفظ ادبیات ناجور را دارند، برای مقاصد دیگری (جلب توجه؟) اینجا را پاتوق خودشان کرده‌اند. وقتی اولین نقد را بر ترجمه‌ی داستان بسیار بسیار مهم sexy lady نوشتم، فکر می‌کردم مترجمان حوزه‌ی ادبیات ناجور تلنگری می‌خورند و داستان‌ها را با دقت و چشم باز ترجمه می‌کنند. مدت‌ها منتظر یک ترجمه‌ی اساسی از این داستان بودم تا این‌که مطلبی با عنوان نقد ترجمه‌ی بانوی جنسی در سایت منتشر شد. با خوشحالی شروع به خواندن آن کردم، تا این‌که به ترجمه‌ی پیشنهادی نویسنده‌ی مقاله رسیدم. آن را با صدای بلند برای برادر کوچکم خواندم و نظرش را خواستم. اول قهقهه زد، بعد ساکت شد و مدتی بعد با عصبانیت داد زد: «این چرندیات رو کی نوشته؟».
ترجمه فرایند مرموز و پیچیده‌ای است که تنها و تنها با نوشتن اولین کلمه آغاز می‌شود و از آن به بعد نیرویی نامرئی (شهوت؟) آن را پیش می‌برد. می‌شود نشست و تا صبح در مورد تئوری‌های ترجمه (زبان معیار، جعل زبان کهن و...) داد سخن داد. اما این موقع‌ها حواسمان باشد پسربچه‌ای که زیاد هم اهل مطالعه نیست، در مورد ترجمه‌مان چنین نظری ندهد.

ارادتمند فریبرز عزیز
شهروز

1 comment:

Anonymous said...

سلام فریبرز جون.
با آرزوی سلامتی و کامیابی برات دوست دارم هرچه زودتر به اولین نتیجه و ثمره ی زندگی جنسیت برسی.(همین دیروز جوابشو گرفتم!) بهت نمیگم دختره یا پسر چون جنسیتش اصلا مهم نیست؛ همین که مث خودت همیشه شاد و جنسی باشه خودش یه هدیه برای من و تو و همست.
قربونت. میترا