Wednesday, November 3, 2010

قطعه

جاهلی نیمه‌جُنُب از خواب خاست
شهوت و مالاندن و تن را بخواست
چون تن و شهوت میسّر شد بگفت:
عاقلان! مالاندن اندر نفس ماست!

توضیح مدیر وبلاگ (فریبرز): در مورد این دو بیت حکایت مشهوری وجود دارد. می‌گویند روزی بساطی، سوزنی و شهوانی در باغی مشغول عیش و نوش بوده‌اند. در میان بزم، فرامرز بن یاور (متخلص به مالش) از راه می‌رسد و از آن سه می‌خواهد او را در جمعشان بپذیرند. شهوانی می‌گوید به شرطی اجازه‌ی این کار را می‌دهند که هر کدام از آن سه، کلمه‌ای بگویند و مالش آن‌ها را در دو بیت بگنجاند. شهوانی کلمه‌ی شهوت را پیشنهاد کرد، بساطی جُنُب و سوزنی مالاندن. مالش فی‌البداهه این دو بیت را گفت و حاضران انگشت به دهان ماندند و او را در بزمشان شریک کردند.

No comments: