یک سال بعد از اینکه مالاندن خودم به دخترها را شروع کردم، حس مسخرهای بهم دست داد. فکر کردم شاید در تمام این مدت آنها بودهاند که خودشان را به من مالاندهاند. شبها از فکر و خیال خوابم نمیبرد و فشار عصبی ناشی از این افکار، باعث شده بود نتوانم خودم را به کسی بمالم. یک شب وقتی هجوم این افکار امانم را بریده بود، خودارضایی ناچیزی کردم و به خواب رفتم. امیدوار بودم فردا همهچیز درست شده باشد.
پایان
پایان
2 comments:
هرکی که هستی خیلی افکار کثیفی داری
توبه کن
پستت مثل دشنه از پشت رفت تو بدنم.
Post a Comment