به محض اینکه پا به خیابان گذاشتم، یادم افتاد کیف پولم را با خودم نیاوردهام. اصلاً حوصلهی برگشتن به خانه را نداشتم. تصمیم گرفتم آن روز با روش قدیمی شهوتسواری به محل کار برسم. دستم را به شیوهی مخصوص این کار تکان دادم و به سرعت یک تاکسی جلوی پایم ترمز کرد. وقتی نزدیک محل کارم رسید، گفتم کرایه چقدر میشود.
- یه مالش و یه بوس.
- یعنی چی؟ کی گرون شد؟
- اتفاقاً تنها مسیری که گرون نشده همین مسیره.
- آقا من مسیر هر روزمه. یه مالش بیشتر نمیدم.
بالاخره بعد از کلی جر و بحث، سر همان قیمت همیشگی توافق کردیم و راننده خودش را به من مالاند. ولی متوجه شدم که موقع این کار کمی هم مرا بو کرده است. اما چون پول خرد نداشت که بقیهاش را بدهد، گفت یک دست مختصر بهش بزنم تا بیحساب شویم. دیدم این خسیسبازیها زشت است و از ماشین پیاده شدم.
پایان
- یه مالش و یه بوس.
- یعنی چی؟ کی گرون شد؟
- اتفاقاً تنها مسیری که گرون نشده همین مسیره.
- آقا من مسیر هر روزمه. یه مالش بیشتر نمیدم.
بالاخره بعد از کلی جر و بحث، سر همان قیمت همیشگی توافق کردیم و راننده خودش را به من مالاند. ولی متوجه شدم که موقع این کار کمی هم مرا بو کرده است. اما چون پول خرد نداشت که بقیهاش را بدهد، گفت یک دست مختصر بهش بزنم تا بیحساب شویم. دیدم این خسیسبازیها زشت است و از ماشین پیاده شدم.
پایان
No comments:
Post a Comment