توضیح مدیر وبلاگ (فریبرز): متن زیر ایمیلی است که از طرف یکی از دوستان قدیمی در رابطه با داستان بانوی جنسی ارسال شده است.
سلام فریبرز جان!
از اینکه چنین پایگاه جنسی مفیدی برای علاقهمندان به این حوزه ایجاد کردی ازت ممنونم. خواستم این مطلب رو حضوری به خودت بگم ولی متأسفانه این چند وقت سرم حسابی شلوغه و نمیتونم. این بود که گفتم بهت ایمیل بزنم.
در مورد ترجمهی داستان معروف sexy lady که توی سایت منتشر کرده بودی، چند نکته وجود داره که حتماً باید توی ترجمهش لحاظ میشده. از اسم داستان شروع میکنم. lady در حقیقت از ladius لاتین گرفته شده که به معنای الههی زیبایی و جنسیته. اگر هم به متن اصلی دقت کنی میبینی که فضای داستان زیاد جدید نیست. برای همین نظر من اینه که اسم داستان باید به صورت «الههی شهوانی» ترجمه بشه. و اما در مورد متن داستان... با این دیدگاهی که گفتم، فضاسازی داستان بالکل تغییر میکنه و باید در انتخاب تمام واژهها تجدید نظر بشه. من چند جملهای از اول داستان رو دوباره ترجمه کردم و نتیجهش این شد که میبینی. امیدوارم پایگاه جنسی ناجور از مترجمهای کارکشتهتری کمک بگیره و شاهد یک حرکت جدی در این زمینه باشیم.
آن زمان که پا به میدانک شهر گذاشت، هیچ جفت چشمی نبود جز آنکه اندام او را چون چراگاه تصور کند. بلی؛ صحبت از الههی شهوانی است. الههی شهوانی قدم به راهِ همیشه گذاشت؛ با این عزم که هیچ ذکوری از مالاندن خود به او لذتی به خود راه ندهد.
قربانت، شهروز
سلام فریبرز جان!
از اینکه چنین پایگاه جنسی مفیدی برای علاقهمندان به این حوزه ایجاد کردی ازت ممنونم. خواستم این مطلب رو حضوری به خودت بگم ولی متأسفانه این چند وقت سرم حسابی شلوغه و نمیتونم. این بود که گفتم بهت ایمیل بزنم.
در مورد ترجمهی داستان معروف sexy lady که توی سایت منتشر کرده بودی، چند نکته وجود داره که حتماً باید توی ترجمهش لحاظ میشده. از اسم داستان شروع میکنم. lady در حقیقت از ladius لاتین گرفته شده که به معنای الههی زیبایی و جنسیته. اگر هم به متن اصلی دقت کنی میبینی که فضای داستان زیاد جدید نیست. برای همین نظر من اینه که اسم داستان باید به صورت «الههی شهوانی» ترجمه بشه. و اما در مورد متن داستان... با این دیدگاهی که گفتم، فضاسازی داستان بالکل تغییر میکنه و باید در انتخاب تمام واژهها تجدید نظر بشه. من چند جملهای از اول داستان رو دوباره ترجمه کردم و نتیجهش این شد که میبینی. امیدوارم پایگاه جنسی ناجور از مترجمهای کارکشتهتری کمک بگیره و شاهد یک حرکت جدی در این زمینه باشیم.
آن زمان که پا به میدانک شهر گذاشت، هیچ جفت چشمی نبود جز آنکه اندام او را چون چراگاه تصور کند. بلی؛ صحبت از الههی شهوانی است. الههی شهوانی قدم به راهِ همیشه گذاشت؛ با این عزم که هیچ ذکوری از مالاندن خود به او لذتی به خود راه ندهد.
قربانت، شهروز
No comments:
Post a Comment