Thursday, May 20, 2010

آلت‌پرست: پیش‌گفتار

مرد وارد دفترش شد و باراني و كلاهش را به جالباسي آويزان كرد. بعد تلفن را به منشي وصل كرد و گفت: «بيا تو». بلافاصله منشي با يك فنجان قهوه وارد شد و روبه روي كاراگاه ايستاد. كاراگاه در حين اينكه فنجان قهوه را برمي‌داشت سعي كرد خودش را به منشي بمالاند. اين رسمي بود كه از چندين سال پيش بين همه‌ي منشي ها و رئيس‌هايشان باب شده بود. اما اين‌بار منشي كناره گرفت و گفت: «متاسفم. اون يارو بازم دردسر درست كرده». نفس كاراگاه در سينه حبس شد. آرام گفت: «كي؟ آلت‌پرست؟»
منشي سرش را تكان داد و چيزي نگفت. كاراگاه سيگارش را روشن كرد و دو روزنامه‌اي را كه روي ميز بود در دست گرفت. «رابطه‌ي آزاد» نوشته بود: «آلت‌پرست باز هم قرباني گرفت».
كاراگاه با صداي بلند گفت: «روزنامه‌هاي مخالف هميشه قضيه رو بزرگ‌تر نشون مي‌دن». سپس روزنامه‌ي «تن امروز» را در دست گرفت و تيتر اول روزنامه حالش را از قبل بدتر كرد: «درخواست مردم: آلت‌پرست را متوقف كنيد». پايين تيتر، عكسي از يكي از امضاهاي آلت‌پرست آورده شده بود.
به گزارش تن امروز، قاتل جاني كه به نام «آلت‌پرست» معروف شده است، مرد ديگري را قرباني نگرش كوته‌بينانه‌ي خود درباره‌ي رابطه‌ي جنسي كرد. او تا به حال شش مرد را در شرايطي مشابه خفه كرده و سپس اقدام به ضرب و جرح آلات آنان نموده است. كنار هر يك از اجساد امضاهايي بزرگ با اسپري مشاهده مي‌شود. اين امضاها به شكل گرافيتي هستند و در تمام آن‌ها كلمه‌ي آلت‌پرست مشاهده مي‌شود. گفتني است جمعي از هنرمندان مخالف دولت از اين هنر گرافيتي استقبال كرده‌اند و به جمع طرفداران آلت‌پرست پيوسته‌اند. هويت آلت‌پرست هنوز بر هيچ‌كس معلوم نيست اما مشاهدات حاكي از آن است كه دليل رفتار جنون‌آساي او، ناكامي در يك رابطه‌ي جنسي در سال‌هاي دور بوده است.

ادامه دارد...

1 comment:

آلت دوست said...

بی نظیر بود.
ایول