skip to main
|
skip to sidebar
ناجور
Thursday, April 15, 2010
طوفان (قسمت دوم)
صبر کردم تا یک تاکسی پر از دختر کنارم نگه دارد. در مسیر خودم را تا جایی که میشد به دختر کناری چسباندم. در اتوبوس هم نزدیک قسمت زنانه ایستادم و خودم را به اکثر زنها مالاندم و نیمهجنب وارد دانشگاه شدم.
ادامه دارد...
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
Followers
Blog Archive
►
2011
(11)
►
May
(1)
►
February
(5)
►
January
(5)
▼
2010
(75)
►
December
(9)
►
November
(10)
►
October
(6)
►
September
(5)
►
August
(5)
►
July
(12)
►
June
(4)
►
May
(6)
▼
April
(7)
حوائج الشهوة-باب سی و سوم
طوفان (قسمت چهارم)
طوفان (قسمت سوم)
طوفان (قسمت دوم)
طوفان (قسمت اول)
جواب
پنج دقیقهی جهنمی (قسمت آخر)
►
March
(8)
►
February
(3)
About Me
Fariborz
View my complete profile
No comments:
Post a Comment