Saturday, February 27, 2010

تصفیه حساب (قسمت اول)

مثل همیشه تهِ کلاس نشستم تا از آن پشت باسن دخترها را ببینم و خودارضایی کنم. آقای آزادمنش بر خلاف همیشه اصرار کرد که جلو بنشینم. آن موقع به شدت تحریک شده بودم و اگر بلند می‌شدم همه‌ی کلاس قضیه را می‌فهمیدند. ولی چاره‌ای نبود. بلند شدم و با پرچمی افراشته راه افتادم به سمت جلوی کلاس. همان موقع دختری وارد کلاس شد و خوشبختانه دید استاد را کور کرد. من هم از فرصت استفاده کردم و خودم را به دختره مالیدم. در همین لحظه صدای انفجاری آمد و تمام کلاس به سمت من برگشتند.

دیگر حالم از درس و دانشگاه به هم می‌خورد. برای همین از کلاس زدم بیرون. در راهرو رضا پورنو را دیدم. یک سی‌دی جلویم گرفت و گفت: جولی و باندراس و جانی دپ، دو به یک یک به دو. سی‌دی را گرفتم، شلوارم را پایین کشیدم، آن را از سوراخش از آلتم رد کردم و به سمت آموزش راه افتادم.

مسئول آموزش گیر داده بود که چرا می‌خواهم ترک تحصیل کنم. در اتاق را بستم تا کسی صدایم را نشنود، و با بلندترین صدایی که می‌دانستم بیرون نمی‌رود گفتم «جن.ه جون، دختری نمونده که با دیدنش خودارضایی کنم». برگه‌ی انصرافم را امضا کرد.

موقع بیرون‌رفتن از دانشکده یادم افتاد از نازآفرین بابت خودارضایی ماه پیش اجازه نگرفته بودم. شماره‌اش را گرفتم و فهمیدم سر کلاس است. حوصله‌ی صبرکردن نداشتم. اس‌ام‌اس زدم که ماه پیش در کلاس پشت او نشسته بودم و با دیدن اندامش خودارضایی کردم. جواب داد «اوکی». شماره‌اش را پاک کردم و از دانشکده رفتم بیرون.

هنوز از دانشگاه خارج نشده بودم که موبایلم زنگ زد. ناشناس بود. برداشتم و گفتم شما؟ گفت شوخی می‌کنی؟ مگه همین الآن به‌م اس‌ام‌اس نزدی؟ گفتم خب امرتون؟ گفت باید ببینمت، یه طلب ازت دارم. در یکی از باغچه‌ها با هم قرار گذاشتیم.

روبروی من نشست، خودارضایی کرد و رفت. این هم از تصفیه حسابم با دانشگاه. بیرون دانشگاه وسوسه شدم وارد یکی از اتاقک‌های خودارضایی شوم. نگاهی به جیبم کردم و از خیرش گذشتم. مخصوصاً که فیلم‌های مسخره‌ای پخش می‌کردند و معمولاً هم زیاد تمیز نبودند. هر چند وضع آن‌هایی که کنار دانشگاه بودند از خیلی جاهای شهر بهتر بود. به جای آن ترجیح دادم یک فیلم بخرم و بروم خانه. لیست چندان وسوسه‌کننده نبود: خودارضایی حیوانات، خودارضایی دسته‌جمعی مردان، خودارضایی عروسکی و... جذاب‌ترین فیلمی را که به نظرم رسید خریدم: خودارضایی زیر آب.

ادامه دارد...

No comments: